ناله های بیصدا

در این وبلاگ برای هیچکس نمی نویسم برای دل خود می نویسم شاید گره از بغضش بگشایم

ناله های بیصدا

در این وبلاگ برای هیچکس نمی نویسم برای دل خود می نویسم شاید گره از بغضش بگشایم

می نویسم اما نه از سر دلتنگی

سلام

بعد از مدتها دلتنگی و نق زدن و ناراحتی یک مدتیه که آرامشی عجیب در خودم احساس میکنم . آرامشی که نمیدونم نتیجه ی چیه ولی من اسمش را میگذارم لطف خدا.دلم میخواست بعد از اونهمه دلتنگی و بی قراری سهمی از این آرامش را هم توی این دست نوشته ها داشته باشم . و روزی که اومدم و دوباره این ها را مرور کردم یادم باشه که زندگیم همیشه هم نا آروم نبوده و یا بهتره بگم خودم گاهی هم آرامش را مهمان دلم کرده ام . هرچی هست توی یک همچین شبی و در یک همچین آرامشی خواستم از ته دل برای همه ی دلهای بی قرار دعا کنم و از خدای مهربونم بخوام که اگر هرکسی زندگی اش را هر طوری بنا کرده که باعث شده غم روی دلش سنگینی کنه خودت طوری کمکش کن که رنگ و نور تو را توی لحظه های دلتنگی اش حس بکنه و آرامش را به همه دلتنگهای عالم هدیه کن که هیچ هدیه ای ارزشمند تر از این در جهان نیست .