ناله های بیصدا

در این وبلاگ برای هیچکس نمی نویسم برای دل خود می نویسم شاید گره از بغضش بگشایم

ناله های بیصدا

در این وبلاگ برای هیچکس نمی نویسم برای دل خود می نویسم شاید گره از بغضش بگشایم

خانه ی دوست

من دلم میخواهد 

خانه ای داشته باشم پر دوست  

کنج هر دیوارش  

دوستهایم بنشینند آرام  

گل بگو گل بشنو 

هرکسی میخواهد 

وارد خانه ی پر عشق و صفایم گردد 

یک سبد بوی گل سرخ  

به من هدیه کند  

شرط وارد گشتن  

شست و شوی دلهاست  

شرط آن داشتن 

یک دل بی رنگ و ریاست  

بر درش برگ گلی می کوبم  

روی آن با قلم سبز بهار  

می نویسم ای یار  

خانه ی ما اینجاست  

تا که سهراب نپرسد دیگر  

خانه ی دوست کجاست

نظرات 2 + ارسال نظر
من 1389,12,09 ساعت 03:19 ب.ظ http://mitoonam.blogsky.com

سلام.نمیدونم گاهی داشتن همچین خونه ای هم ادمو اروم نمیکنه

سلام آقای من
پسر خوب اگر دوست واقعا دوست باشه چرا آدم را آروم میکنه ولی کو دوست واقعی ؟ نکته اینجاست . اینه که آرزو شده . ممنون از نظرت. به وبلاگ قشنگت هم سر زدم . از مطلب امام رضا هم خوشم اومد فکر کنم باز گذرم به مشهدیها افتاده . نه ؟
مجددا ممنونم

من 1389,12,11 ساعت 04:46 ب.ظ

سلام.چی شد فکر کردین من پسرم؟
متاسفانه این افتخارو ندارم کنار ایشون زندگی کنم در مشهد.
ممنون که سر زدین.چشماتون قشنگ میبینه

ببخشید معذرت میخوام از نوشته هاتون فکر کردم پسرهستید. واقعا معذرت میخوام . نمیدونم چرا فکر کردم مشهدی هستین همینطوری . از جائیکه مشهدیها به پستم میخورند مطلب قشنگ امام رضا را که دیدم فکر کردم مشهدی هستید. به خاطر سو تفاهم ببخشید . موفق باشید. همیشه در همه مراحل زندگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد